استکبار جهانی،تمام توان و قوای خود را برای پیش برد اهداف خود و ایجاد نظام تک قطبی

بر عالم،بکار گرفته است .

یکی از اثر بخش ترین، گسترده ترین وجذاب ترین نیروی این شیاطین در جهت رسیدن به اهداف

استکباریشان

ماهواره است که هر روزهم آن را گسترش میدهند.

إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ

فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(24نور)

تکنولوژیی که باید برای نشر حقایق ،در خدمت بشریت باشد،برای ریشه کن

کردن فطرت پاک انسانی بکار گرفته شده است.و هدف اصلی آن اسلام و تشیع است.

و تمام اهداف برنامه ریزی شده و دقیق خود را در قالب برنامه های به ظاهر سالم ورزشی،علمی،سریال

و سرگرمی،مذهبی و میزگردهای مختلف،دنبال میکند.فرهنگ و مذهب جامعه بزرگترین هدف و نشانه

آنهاست.و از طریق جنگی نرم و شیرین

اقشار مختلف جامعه،دختر وپسر،زن و مرد، را جذب کرده و در تمام شئون زندگیشان برنامه دارد

و وارد شده است.

و در یک نگاه کلی خانواده و براندازی نظام خانواده و از بین بردن سنتهای مذهبی و ملی و از بین بردن

دین و مذهب در جوامع دینی هدف اصلی آنها است،که نتیجه آن ترویج خانواده های بی سامان، در

مقابل خانواده های سنتی است.

مطامع پلید دیگری چون،ترویج فحشا و بی حجابی و از بین بردن ارزش عفاف و حیا ،بویژه در بین

زنان،تعصب زدایی مردان،بی رغبت کردن جوانان به ازدواج،ترویج شیطان پرستی،مدگرایی و تجمل گرایی

و به رقابت گذاشتن زیبایی،و مواردی از این قبیل،از اهداف آنها می باشد.

افراد خانواده ای که شب را پای فیلم ها و سریالهای مخرب،گذرانده اندو صبح فردا هر کدام وارد قشر

همسال خود میشود،آیا

میتوان تضمین کرد که فردی که ماهواره ندارد،در این جامعه از اثرات آن مصون میماند؟

آیا زحمات خانواده های مقید ،بی بهره نمی ماند؟

این پدیده مثل یک ویروس واگیر دار همه افراد را درگیر میکند.و فرهنگ جامعه را بیمار میکند.

زنانی که برگرفته از اثرات فیلمها،به اشکال متنوع در جامعه حاضر میشوند،اولین بازنده آن خودشان

هستند.مردان و فرزندان خانه هم به انواع دیگری ،قربانی این آتش فراگیر میشوند.

البته در کنار تمام این اهداف که در بخش فرهنگی دنبال میشود،اهداف اقتصادیشان نیز برآورده میشود.

بعد ازاین بیان اجمالی از اهداف استعمار و آثار مخرب این وسیله،باید اندیشید که وظیفه مومنین

و قشرفرهنگی جامعه چیست و به دنبال راه کارعملی بود.

همانطور که در شکل گیری یک رفتار و یا یک بیماری در انسان،محیط و ژنتیک،هر کدام، سهمی دارند،در

ترویج یک فرهنگ صحیح و یا غلط نیز دو عامل قانون و پایه های اعتقادی ،نقش تعیین کننده دارد.

که هردو اگر در نقش" پیشگیری بهتر از درمان "موفق نباشند،جامعه دچار این بحرانها میشود وناچارا باید

به درمان بپردازند.که کار کمی سخت تر میشود.

فطرت انسان گرایش به دینی دارد که بر اساس فطرت خداجوی او وضع شده است.اگر افراد به طور صحیح

در مدار دین جذب شوند،مانند قلیلی از مومنین جامعه میشوند که اگر ماهواره تنها رسانه کشور باشد از

آن استفاده نمیکنند.چرا این افراد به این باور و اعتقاد رسیده اند؟آیا اینها فطرتی متمایز داشته اند؟قطعا

اینگونه نیست. و خداوند فطرت همه انسانها را پاک و متمایل به پاکیها آفرید.

پس این وظیفه را چندین برابر میکندو یک کار گسترده فرهنگی و ملی می طلبد که کشور و خانواده را از

خطر فروپاشی قطعی نجات دهیم.

وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَر

وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(104آلعمران)

این شبکه ها طوری برنامه ریزی و برنامه سازی میکنند که قدرت تفکر را از افراد می گیرند.و مخاطب گمان

میکند آنچه میبیند و میشنود،حق و حقیقت است.این وظیفه عالمان دینی را سنگین تر میکند که راه

تفکرصحیح و اندیشیدن و مبانی آن را تعلیم دهند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ

فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ(21نور)