تاثیر زندگی مدرن در میزان رضایتمندی ما از زندگی
دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۱ ق.ظ
یکی از مسائل بسیار مهم در زندگی مدرن کنونی، این است که غرب با تمام مظاهرش آنقدر در چشم انسانها بزرگ جلوه داده شده که خیلی از مواقع، باعث ایجاد تغافل در بین همین مردمی که با آن فرهنگ دارند زندگی میکنند شده است.تغافل نسبت به این مسئله که پشت پرده این زرق و برقهای ظاهری، جهانی از مشکلات و لذتنبردنهای از زندگی خوابیده است.
یادمان بیاید به گذشتههامان که با وجود کم و کاستیهای اساسی که در زندگیها وجود داشت، باز هم همه شاد و خرم در کنار هم در کمال رضایت زندگی میکردند ولی حالا با وجود پیشرفتهای بسیار و مدرن شدنهای بیمبنا، دیگر خبر از آن طراوت و رضایت در زندگیها نیست.
اساسا غرب آن قدر ما را به این مظاهر تمدن مدرن، مشغول کرده، که یادمان رفته که اینها باید برای ما رضایت درونی و حقیقی درست کنند نه اینکه ظاهر زیبایشان حقیقتا ما را از رضایتمندی از زندگی، دور کنند .این واقعیت را باید پذیرفت که هر روز مدل خانه ها و گوشیها و کلا وسایل مصرفیمان پیشرفتهتر میشود ولی در عوض آن صفا و صمیمیت و رضایت در زندگیهایمان کمرنگتر میگردد.
بحث من در باب استفاده کردن و نکردن از تکنولوژی جدید نیست، بلکه بحث من در دقت در نحوه استفاده از آن است که کسانی که اینها را به ما معرفی میکنند خود طریقه استفاده از آن را هم برای ما کانالیزه میکنند؛ وگرنه این وسایل خارج از محتوا و فرهنگی که با آنها به خورد مردم دنیا داده میشود لبه برنده ایی برای زندگی بشریت ندارند؛ البته در این باب حرف بسیار است که این نوشتار نه مجال آن را دارد که این مسئله بپردازد و نه اساسا هدفش بررسی این مسئله است.
حرف ما از نتیجه ماجراست که با هدف گذاریهای سردمداران غربی الان ما دچار آن تغافل مورد نظر در عرصه زندگیمان شدهایم و این مسئله ایست بسیار خطرناک.رضایت از زندگی باید همه آن چیزی باشد که من از دنیایی که در آن زندگی میکنم مطالبه کنم. واین در حالیست که جهان غرب با همین عنوان که میخواهم به شما رضایت از زندگی را بچشانم ما را از رضایتمندی از زندگیمان دور میکند.
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در بررسی افزایش 40 درصدی طلاق در کشور به موقیت گذر فرهنگی در کشور اشاره دارد و میگوید: "نفوذ آداب و رسوم غربی در کشور پدیدهای همچون افزایش طلاق را در بین خانوادههای ایرانی به همراه داشته است."[1]
جالب این جاست که شهید مطهری هم به این مسئله با دقت بالایی نگاه کرده است و میفرماید:" افزایش طلاق منحصر به آمریکا نیست، بیمارى عمومى قرن است. در هرجا که آداب و رسوم جدید غربى بیشتر نفوذ کرده است، آمار طلاق هم افزایش یافته است.مثلًا اگر ایران خودمان را در نظر بگیریم، طلاق در شهرها بیش از ولایات است و در تهران که آداب و عادات غربى رواج بیشترى دارد بیش از شهرهاى دیگر است.در روزنامه اطلاعات شماره 11512 آمار مختصرى از ازدواجها و طلاقهاى ایران ذکر کرده بود، نوشته بود:«بیش از یک چهارم طلاقهاى ثبت شده سراسر کشور مربوط به تهران است؛ یعنى 27 درصد طلاقهاى ثبت شده را تهران تشکیل مىدهد، با اینکه نسبت جمعیت تهران به جمعیت سراسر کشور 10 درصد مىباشد. بهطور کلى درصد طلاق در شهر تهران بیش از درصد ازدواج است. وقایع ازدواج تهران 15 درصد کل ازدواج کشور است.»"[2]
کوتاه سخن اینکه اگر آنها به دامن فرهنگ منحط غربی غلطیدهاند شاید قابل توجیه باشد؛ چرا که آنها فرهنگ غنیایی را که ما به برکت اسلام عزیزمان داریم، در اختیار ندارند و حال این سوال برای ما باقیاست که اگر به فکر بالابردن میزان رضایتمندی و طراوت در زندگیهایمان نباشیم به معلوم نیست که نسل آینده ما با چه مشکلات عدیده رو در رو خواهد بود؟
ان شاءالله این بحث ادامه دارد...
۹۳/۰۳/۱۲